سید حمید طالب زاده:

فارابی مؤسس فلسفه اسلامی آن هم با رویکرد سیاسی است

 فارابی مؤسس فلسفه اسلامی آن هم با رویکرد سیاسی است

استاد فلسفه دانشگاه گفت: کتاب فارابی حوالت نهفته در شالوده فلسفه اسلامی را در بدو تأسیس آن نشان می‌دهد و ما را به بازاندیشی در این گلوگاه پیچیده دعوت می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، سید حمید طالب زاده استاد دانشگاه در نشست «داوری» که به مناسبت نودمین سال روز تولد دکتر داوری اردکانی از سوی پژوهشکده مطالعات اجتماعی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد اظهار داشت: داوری در سال ۵۴ تحت عنوان فلسفه مدنی فارابی رساله‌ای را منتشر کرد؛ سال ۵۴ نزدیک به تحول عظیمی تحت عنوان انقلاب اسلامی بود که اندکی بعد شکل گرفت. در سال ۶۱ آن کتاب با عنوان فارابی مؤسس فلسفه اسلامی، سال ۷۴ تحت عنوان فارابی و سال ۸۹ فارابی فیلسوف فرهنگ منتشر شد.

وی افزود: کتاب فارابی مؤسس فلسفه اسلامی اثری ممتاز در میان دیگر آثار برجسته و آموزنده متفکر معاصر است این کتاب اثری فلسفی اما مضمون محوری این اثر امر سیاسی است. فارابی در تأسیس فلسفه اسلامی به ماهیت امر سیاسی توجه داشته است و درصدد تحقیق در چیستی امر سیاسی بر آمده است.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: فارابی در روح فلسفه یونان را که قرن‌ها با آن فاصله داشت دریافت و پی برد و با طرح این پرسش مبنی بر اینکه امر سیاسی چیست؟ و چگونه ممکن است؟ زیرا او متفکری است متعلق به عالم و فرهنگ اسلامی و ذیل وحی اسلامی می‌اندیشد و اقتضائات تازه‌ای در تجربه زیسته او حاصل شده است که در جهان یونان نبوده است پس او این بار می‌پرسد امر سیاسی در نسبت با وحی اسلامی چگونه ممکن است؟

طالب زاده ادامه داد: البته استادان یونانی با چنین نسبتی آشنا نبودند و بدین ترتیب فارابی در راستای همان اندیشه فلسفی در یونان به بار نشسته بود و با مدد گرفتن از افلاطون و ارسطو از ماهیت و امکان امر سیاسی در نسبتی تازه پرسش می‌کند و در این اثنا فلسفه اسلامی را بنیانگذاری می‌کند. او تصور می‌کند که با بنیان گذاری فلسفه اسلامی امر سیاسی و مدینه فاضله متحقق شده رئیس آن نبی و فیلسوف واضح النوامیس است.

وی ادامه داد: فارابی در تبیین چگونگی امکان امر سیاسی در نسبت با وحی و نبوت حکمت نظری را به فیلسوف و حکمت عملی و وضع نوامیس را به پیامبر سپرده و پیامبر را به عنوان فیلسوف کامل در جایگاه ریاست مدینه نشاند بدین ترتیب حکمت علمی بر حکمت نظری استوار شد و در این میان شأن فیلسوف تحکیم مبانی نظری و بیان تکوین بود و شأن پیامبر تحکیم مبانی عملی و بیان تکالیف و ابلاغ اوامر و نواهی الهی بود و امر تشریح بر اساس تکوین در اختیار او نهاده شد. اما فارابی در واگذاری باطن دین به فیلسوف و ظاهر دین و مقام تشریع و ریاست اول مدینه فاضله به پیامبر با دو مشکل بزرگ روبرو شد.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: جایگاه فلسفه به منزله باطن دین و نبوت به منزله ظاهر دین چگونه می‌تواند همچنان شرافت و برتری پیامبر را بر فیلسوف موجود سازد و حفظ کند. فلسفه دانشی همگانی و عام است و هر کس بتواند به رتبه عقل مستفاد برسد با عقل فعال مرتبط می‌شود و حقایق تکوین را بدون مخالطف ماده به دست می‌آورد اما نبوت مقامی اختصاصی است فلسفه دانشی اکتسابی است اما نبودت دانایی مرهوبی است و پیامبر شخصی برگزیده است اتحاد فیلسوف و پیامبر اتصال به عقل فعال چگونه می‌تواند شکاف میان شأن اکتسابی فیلسوف و شأن مرهوبی پیامبر را بپوشاند به عبارت دیگر فاصله هویت عام فیلسوف و هویت تکوین پیامبر چگونه قابل پیمایش است.

طالب زاده در پایان خاطرنشان کرد: فارابی در تبیین امر سیاسی و تأسیس فلسفه اسلامی و ابتنای حکمت عملی بر حکمت نظری با دوگانگی بزرگی روبرو بود که غلبه بر آن دشوارتر از آن بود که تصور می‌شد. کتاب فارابی از دوگانگی پیش روی فارابی را به خوبی متبلور و از شکافی پرده برداری می‌کند که در تاریخ فلسفه اسلامی بر ژرفای آن افزوده شد و فلسفه اسلامی را به حکمت جاودانه ربط خود را به امور انضمامی و زندگی بشر از دست داد تبدیل می‌کند و به آن انسجامی سترگ به منزله دانش سامانه یافته و نهایی موجود ماهو موجود بخشید. کتاب فارابی این حوالت نهفته در شالوده فلسفه اسلامی را در بدو تأسیس آن نشان می‌دهد و ما را به بازاندیشی در این گلوگاه پیچیده دعوت می‌کند.

کد خبر 5795281

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha